سومین سونو ...
سلام نانازم قند عسلم بالاخره اومدم بنویسم انقد تنبل شدم که حد نداره وااااای الانم دارم به زور می نویسم از کجا شروع کنم؟؟؟؟ خب بزار از روزی که رفتم سونو برات بگم مامانی روزی که رفتیم سونو 15 بهمن بود ینی سری پیش که دکتر بودم خانم دکتر رحمانپور گفتن که روز 15 بهمن برو سونو و چون سونوی NT بود باید درست همون روز میرفتم با بابایی رفتیم مطب خانم دکتر عظیمی که خیلی خانم خوش اخلاقی!!! هم بود دوس داشتیم با بابایی بریم داخل ولی اجازه ندادن قبلا اصلا نرفته بودم مطبش ولی این سری چون دکترم ایشونو معرفی کرده بود و احتمالا به خاطر دقیق بودن تو کارشون معرفی کرده بودن ... خلاصه سه بار رفتم داخل چون آب خورده بودم دکتر نمیتونستن کار...
نویسنده :
☂مامان و بابای آریا ☂
12:30